سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سحرخیز مدینه
سحر خیز مدینه پس کی می آیی ؟
نوشته شده در تاریخ شنبه 90 بهمن 8 توسط محسن شریعتی | نظر بدهید

آداب و مسئولیت ها

1. احترام به شخصیت اعضا

پایدارى و ثبات خانواده و ارزش مند ماندن آن, به شخصیت و مقام والاى یکایک اعضاى آن بستگى دارد. هرچه بر حرمت و شخصیت افراد خانواده افزوده گردد, اعتبار خانوادگى و شخصیت اجتماعى آنان افزایش مى یابد. کوچک ترین اختلال در شخصیت اجزاى خانواده, آن را در رسیدن به هدف هاى خود با مشکل روبرو مى کند و مسائل و مشکلات روانى فراوانى را براى فرزندان به وجود مى آورد.

پدر یا مادرى که براى فرزند خود احترام قائل نیستند و کلماتى تحقیرآمیز مانند: بى ادب, بى آبرو, نفهم, بى تربیت, احمق و غیر آن, نثار فرزند خود مى کنند, هرگز نخواهند توانست در انجام وظیفه مهم خود یعنى نفوذ در فرزندان و تعلیم و تربیت آنان موفقیتى به دست آورند و شخصیت اجتماعى به آنان بدهند.

پیامبر اکرم    rمى فرماید: (اکرموا اولادکم واحسنوا آدابهم; به فرزندان خود احترام کنید و آداب نیک را به آنان بیاموزید.)

بهترین تعبیر در این زمینه, در سخنان گهربار آن حضرت وجود دارد در حدیثى مى فرماید: (الولد سید سبع سنین و عبد سبع سنین و وزیر سبع سنین; فرزند در هفت سال اول, سید و آقاى پدر و مادر است [هرچه خواست به او مى دهند و نیازهایش را برآورده مى کنند] و در هفت سال دوم, بنده و فرمان بر است و در هفت سال سوم, وزیر و مشاور آنان مى باشد.)

رسول اکرم  r   با به کار بردن کلمه وزیر, از یک طرف به استقلال جویى, حفظ شخصیت و مقام و منزلت نوجوان اشاره کرده و او را صاحب رأى و داراى مسئولیت دانسته (و از طرف دیگر به پدر و مادر فهمانده است که با جوان امروز همانند بچه دیروز رفتار نکنید و با او آمرانه سخن نگویید و با تندى و خشونت, شخصیتش را تحقیر ننمایید. بچه, دیروز بنده و مطیع شما بوده و [امروز که جوان است] وزیر و مشاور شما است. در صورتى که پدران و مادران به خواهش طبیعى جوانان توجه کنند و دستور رسول اکرم  r   را عملاً به کار بندند, فرزندانشان با شخصیت و متکى به نفس بار مى آیند و در آینده انسان هایى مستقل و با اراده و افرادى مفید و با ارزش خواهند بود و جامعه از وجودشان به شایستگى بهره مند مى گردد.)

2. ایجاد فضاى مشورتى

یکى دیگر از وظایف اعضاى خانواده, توجه به اصل مشورت و هم فکرى در اداره زندگى خانوادگى است. پدر و مادر و فرزند باید در سامان بخشیدن به امور زندگى و تنظیم برنامه ها و تصمیم گیرى ها از این امر مهم استفاده کنند. تحکم و زورگویى و امر و نهى هاى یک طرفه و رفتارهاى تحقیرآمیز, صفا و صمیمیت و رفاقت و دوستى را از محیط خانه دور مى کند.در خانواده اى که پدر به همه اعضاى خانه زور مى گوید, هرکس که با نظر و میل او موافق نباشد, محکوم است و به دیگران فرصت اظهارنظر نمى دهد; رفاقت و دوستى بین اعضا ایجاد نخواهد شد. در واقع پدر در حکم سالارى است که دیگران باید بى چون و چرا از او اطاعت کنند.

هم چنین در خانواده اى که مادر مستبد و خودرأى است, خودسرانه زندگى را اداره مى کند و به نظرهاى دیگر اعضاى خانواده اهمیتى نمى دهد; محبت و صمیمیت از آن خانه رخت برمى بندد و ناراحتى و نگرانى جاى گزین آن مى شود.

امیرمؤمنان علىمى فرماید: (علیک بمجالسة اصحاب التجارب فانها تقوم علیهم باغلى الغلاء وتأخذها منهم بارخص الرخص; با افراد آزموده و صاحب تجربه هم نشین باش, چرا که آنان تجربه ها را با گران ترین بها به دست آورده اند و تو آن متاع گران قیمت را با ارزان ترین قیمت به دست مى آورى.)

پدر و مادرانى که در کمال صداقت و یک رنگى و ضمن احترام به شخصیت نوجوانانشان با آنان مشورت مى کنند و در امور خانه از فکر و نظرشان استفاده مى کنند و آمرانه با آن ها سخن نمى گویند, این عمل آن ها موجب خواهد شد که نوجوانان نیز به والدین خود احترام بگذارند و با آنان مشورت کنند, اسرار زندگى خود را با ایشان در میان بگذارند و از راهنمایى هاى آنان استفاده کنند. در چنین خانواده هایى نوجوانان احساس مى کنند عضوى از خانواده هستند و به نظرهاى آنان توجه مى شود. بنابراین از بسیارى انحرافات ناشى از کمبودهاى عاطفى و شخصیتى هم چون احساس حقارت ها, کینه جویى ها و یا خشونت و فرار و گریز از خانه در امان مى مانند.

3. تقارن بین دو نسل

در یک خانواده صاحب فرزند, دو نسل وجود دارد: پدر و مادر که از نسل گذشته هستند و فرزندان که نسل جدید را تشکیل مى دهند.

در زمان هاى گذشته که مردم با ماشین و پیش رفت هاى صنعتى و تحولات عجیب و غریب اجتماعى و فرهنگى عصر ما روبرو نبودند, وجود دو نسل در یک خانواده مشکل ساز نبود و هر دو نسل در کنار یک دیگر بدون اختلافى محسوس زندگى مى کردند, اما در این عصر (که عصر سرعت نام گرفته است, پیش رفت صنعت و تکنولوژى سبب شده است که صحنه هاى زندگى پیوسته تغییر کنند و مسائل جدیدى با خود به همراه آورند) و همین امر, تضاد و اختلاف بین دو نسل را تشدید کرده است.

حضرت علىمى فرماید: (لاتقسروا اولادکم على آدابکم فانهم مخلوقون لزمان غیر زمانکم; آداب و رسوم زمان خود را به فرزندانتان تحمیل نکنید, چرا که آنان براى زمانى غیر از زمان شما آفریده شده اند.)

4. آراستگى و نظم در خانواده

یکى از مسئولیت هاى مهم اعضاى خانواده, رعایت نظم است. هریک از افراد خانواده باید براى رعایت حال دیگر اعضا, کارهاى خود را منظم و در وقت مخصوص انجام دهد. در خانواده اى که نظم حاکم است, آرامش و صفا و صمیمیت برقرار است و همه افراد بدون نگرانى و ناراحتى و بدون این که مزاحمتى براى دیگران به وجود آورند, کارهاى خود را انجام مى دهند.

نظم, نشان دهنده پاى بندى انسان به مقررات و برنامه هاى زندگى است و در موفقیت انسان بسیار تأثیر دارد. برعکس, بى نظمى هر یک از اعضاى خانواده, موجبات نگرانى و ناراحتى دیگران را نیز فراهم مى کند. امیر مؤمنان على7به دو فرزند عزیزش امام حسن و امام حسین ( علیهما السلام) مى فرماید: (اوصیکما وجمیع ولدى واهلى ومن بلغه کتابى بتقوى الله ونظم امرکم; شما و همه فرزندانم و خاندانم و هرکس را که نامه ام به او مى رسد, به تقواى الهى و نظم در امور سفارش مى کنم.)

5. تقسیم کار

در هر خانه, کارهاى مختلفى وجود دارد; کسب درآمد, خرید نیازهاى زندگى, پخت وپز, نظافت و بسیارى از مسائل دیگر. طبیعى است که انجام این امور به دست یک نفر بسیار طاقت فرسا و شاید غیرممکن است و باید با تقسیم کار, نیازهاى مختلف خانواده را تأمین کرد. از این رو هریک از اعضاى خانواده باید متناسب با شأن و منزلت و ذوق و سلیقه و هنر و توان خود, بارى از زندگى را بر دوش گیرند.

کار در خانه مخصوصاً براى نوجوانان عزیز بسیار حایز اهمیت است, چرا که آنان مى توانند علاوه بر مشارکت فعال در اداره خانه, از مهارت هاى لازم نیز براى اداره زندگى مستقل خود به هنگام ازدواج و تشکیل خانواده بهره مند شوند.

درباره لزوم مشارکت نوجوانان در کارهاى خانه داستان زیبایى از سیره امام على7 وارد شده است, که بیان آن سودمند است.

6. صمیمیت و دوستى بین اعضا

ییکى از مهم ترین وظایف اعضاى خانواده, ایجاد فضاى دوستى و محیطى آکنده از مهر و محبت در محیط زندگى خانوادگى است.

رابطه نسبى و خویشاوندى و رابطه دینى و مذهبى بین افراد در خانواده هاى مسلمان و یا غیر مسلمان که از آیین و مذهبى مشخص پیروى مى کنند, دو عامل بسیار مهم در پیوند و اتصال اعضاى خانواده به یک دیگر به شمار مى روند. این رابطه خویشاوندى و دینى, علاوه بر عنوان پدر, مادر, فرزند و یا خواهر و برادر بودن, عنوان دوست را نیز براى هریک از افراد خانواده به ارمغان مى آورد و سبب مى شود پدر و مادر دوستِ فرزندان خود باشند و فرزندان نیز علاوه بر این که با یک دیگر دوست هستند, پدر و مادر خود را نیز دوست خود بدانند و مانند دوستانى صمیمى, هم دل و همراه و مددکار یک دیگر باشند و به کمک والدین خود, بسیارى از مشکلات خانوادگى و نگرانى ها و ناهنجارى هاى اجتماعى و ناراحتى هاى روحى و روانى خویش را برطرف کنند.

نادعلى صالحى، معارف ، ش 51

 




مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.