سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سحرخیز مدینه
سحر خیز مدینه پس کی می آیی ؟
نوشته شده در تاریخ شنبه 90 بهمن 8 توسط محسن شریعتی | نظر بدهید

در سخنان بزرگان دین درباره احترام به مقام و مرتبه معلم وظیفه شناس توصیه هاى فراوانى آمده است که ما در این بخش به دو مورد آن اشاره مى کنیم:

1. تواضع و فروتنى:

تواضع و خاکسارى در برابر استاد, از صفات پسندیده یک دانش آموز به شمار مى رود. این خلق و خوى پسندیده علاوه بر بزرگ داشت مقام معلم, راه را براى کسب علم و معرفتِ بیشتر براى او فراهم مى سازد.

نوجوانِ متواضع چون خود را در برابر استاد بزرگ نمى بیند, به راحتى و با عشق و علاقه فراوان به درس استاد گوش فرا مى دهد و از محضر او کسب فیض مى کند و بر عزت و سربلندى خود مى افزاید. (اظهار ذلت و خاکسارى در برابر استاد, نوعى عزت و سرفرازى است. خضوع شاگرد در برابر استاد, افتخارى است براى او و تواضعش موجب رفعت و بلندپایگى او مى گردد.

افتـادگـى آمـوز اگـر طالـب فیضـى            هرگز نخورد آب زمینى که بلند است

امام صادق در روایتى فرمود: (تواضعوا لمن طلبتم منه العلم; در برابر کسى که از او دانش مى آموزید, فروتن باشید.)

پیامبر گرامى اسلام  r   مى فرماید: (اگر کسى به شخصى مسئله اى را بیاموزد, زمام اختیار و مالکیت او را به دست مى آورد. پرسیدند: حتى آیا مى تواند همانند برده او را خرید و فروش کند؟ فرمود: نه, لکن مى تواند به او فرمان دهد و امر و نهى نماید.)

در روایت آمده است: عیسى بن مریم به یاران خود فرمود: اى یاران پاک من, نیاز و حاجتى را با شما در میان مى گذارم و مى خواهم که آن را برآورده سازید. عرض کردند: یا روح الله, حاجت و نیاز شما برآورده است. حضرت از جا برخاست و پاهاى یاران خود را شست وشو داد. آنان به عیسى عرض کردند: روا و شایسته تر آن بود که ما پاهاى شما را شست وشو مى دادیم. فرمود: سزاوارترین مردم در خدمت به مردم, خودِ عالم و دانشمند است و آن گاه فرمود: یگانه هدف من در دست زدن به این کار, این بود که با اظهار تواضع خود نسبت به شما, شما را هشدار دهم که به نوبه خود پس از من مانند من به مردم اظهار تواضع و فروتنى کنید. حضرت عیسى پس از آن فرمود: علم و حکمت با تواضع و فروتنى سامان مى یابد و آباد مى گردد, نه با تکبر و خود بزرگ بینى. زراعت در زمین نرم و هموار مى روید و نه در کوه ها و زمین هاى بلند و برافراشته.

2ـ رعایت ادب در برابر معلم:

رعایت ادب و نزاکت در برابر معلم از جمله وظایف بسیار مهم و اساسى نوجوان است. او باید در مراحل مختلف, از آغاز ورود معلم به کلاس تا پایان ساعت کارى مدرسه در طول سال و حتى سال هاى بعد, مقام او را پاس دارد و از انجام هر کارى که با شأن و منزلت معلم ناسازگار است و به نحوى او را تضعیف و یا خداى ناکرده تحقیر مى کند, خوددارى نماید.

امور مورد نظر در این زمینه فراوان است. ما در این قسمت به برخى از آن ها اشاره مى کنیم:

الف) حاضر شدن در کلاس درس پیش از حضور استاد و آماده شدن براى استقبال از او;

ب) بلند شدن هنگام ورود استاد به کلاس و یا فرستادن صلوات;

ج) مخاطب قرار دادن استاد با الفاظ مناسب; مانند: شما, فرمودید, آقا, استاد;

د) آراستن ظاهر به هنگام ایستادن در مقابل معلم و یا گوش دادن به سخنان او و پرهیز از امور ناشایست; مانند: تکیه دادن, آستین ها را بالا زدن, انگشت در بینى کردن, دست زدن به پهلو هنگام ایستادن, به این سو و آن سو نگاه کردن هنگام گفت وگو با استاد, دهان باز کردن و خمیازه کشیدن, با دکمه هاى لباس بازى کردن, به صدا درآوردن انگشتان دست, پرت کردن آب دهان و یا بینى به بیرون, آروغ زدن و غیر آن;

هـ) اجازه گرفتن براى ورود به جلسه خصوصى استاد;

و) استفاده نکردن از کلمات تحقیرآمیز و متداول بین مردم; مانند: فهمیدى, چته, شنیدى, مرد حسابى;

ز) صدا نکردن استاد از راه دور;

ح) پیش دستى نکردن در پاسخ به پرسش هاى دیگران از استاد;

ط) هنگام همراهى با معلم,جلوتر از او راه نرفتن.

کلاس و هم کلاسى

در این زمینه وظایف و آداب مختلفى مطرح است که در این بخش به مهم ترین آن اشاره مى کنیم:

1. اخلاص:

نوجوانان عزیز در مجموع فعالیت هاى فرهنگى و علمى خود اولین چیزى که باید به آن توجه داشته باشند, اخلاص و کار را براى رضاى خدا انجام دادن است. در نظر گرفتن هدف هاى زودگذر و کم بها مانند: رسیدن به مال و مقام و یا برترى یافتن بر رقیبان و غیر آن, زیان کارى است و انسان را از رسیدن به نتیجه مطلوب و ماندگار باز مى دارد.

پیامبر گرامى اسلام مى فرماید: اگر کسى در راه کسب علم و دانش, که باید آن را با هدف رسیدن به رضایت و خشنودى خدا انجام دهد, به دنبال هدفى دیگر باشد و بخواهد از راه علم و دانش به هدف هاى دنیوى دست یابد, در روز قیامت بوى بهشت را استشمام نخواهد کرد.

2. نظافت و آراستگى:

دومین نکته مورد نظر که نوجوان باید در کلاس به آن توجه کند, نظافت و پاکیزگى است. (اسلام به نظافت تشویق کرده و گفته است: سالنظافة من الایمان . پیغمبر شخصى را دید در حالى که موهایش ژولیده و جامه هایش چرکین بود و حال خوشى نداشت. فرمود: سمن الدین المتعة; یعنى تمتع و بهره بردن از نعمت هاى خدا جزو دین استز.

و هم آن حضرت فرمود: سبئس العبد القاذورة یعنى بدترین بنده, شخص چرکین و کثیف استز.

امیر مؤمنان7فرمود: سان الله جمیل ویحب الجمال; خداوند زیباست و زیبایى را دوست مى داردز.

امام صادق7فرمود: خداوند زیبا است و دوست مى دارد که بنده اش خود را بیاراید و زیبا نماید و برعکس, فقر و تظاهر به فقر را دشمن مى دارد. اگر خداوند نعمتى به شما عنایت کرد, باید اثر آن نعمت در زندگى شما نمایان گردد. به آن حضرت گفتند: چگونه اثر نعمت خدا نمایان گردد؟ فرمود: به این که جامه شخص, نظیف باشد, بوى خوش استعمال کند, خانه خود را با گچ سفید کند, بیرون خانه را جاروب کند; حتى پیش از غروب, چراغ ها را روشن کند که بر وسعت رزق مى افزاید.)

رعایت نظم:

نظم, یکى از عوامل موفقیت انسان است. بزرگان دین در مورد نظم بسیار سفارش کرده اند. امیر مؤمنان على(ع) در آخرین وصایاى خود به فرزندان و پیروان خود فرمود:

(شما و همه فرزندان و خاندانم و هرکس را که نامه ام به او مى رسد, به تقواى الهى و نظم در امور سفارش مى کنم.)

بى نظمى, سرمایه هاى انسان را تباه و زندگى را با اختلال روبرو مى کند و نشان بى برنامگى است. کسانى مى توانند با نظم باشند که براى خود برنامه دارند و براى هر کارى وقتى را تعیین مى کنند و براى هر موضوعى آغاز و پایانى را در نظر مى گیرند و مى دانند چه وقت باید به درس و مطالعه و تحقیق بپردازند و چه زمانى استراحت کنند و نیز زمان خروج از خانه براى رسیدن به محل کار و یا مدرسه و برعکس, براى آنان مشخص است.

تنظیم برنامه براى شبانه روز, نه تنها از تلف شدن وقت و از دست رفتن فرصت ها جلوگیرى مى کند, بلکه به انسان این امکان را مى دهد تا در وقت صرفه جویى کرده و کارهاى بیشترى را انجام دهد. پیامبر گرامى اسلام(ص) فرمود: (التقدیر نصف العیش; برنامه ریزى, نیمى از زندگى است.)

معاشرت با دوستان شایسته:

دوست, سرمایه زندگى است و یکى از عوامل خوش بختى انسان به شمار مى رود. معاشرت و هم نشینى با دوستان شایسته, موجب رشد و کسب شخصیت اجتماعى است. دوستانى که از حیث درسى و اخلاقى شایسته اند مى توانند بهترین بازوى موفقیت براى انسان به شمار روند و مى توان با تکیه بر نیروى آن ها در مسائل مختلف زندگى به تبادل نظر و همکارى پرداخت.

در دوران نوجوانى نیاز به دوست از هر دوره اى بیشتر احساس مى شود. نوجوان با قدم گذاشتن به اولین مراحل زندگى اجتماعى و براى برآوردن نیازهاى طبیعى و اجتماعى خود مى تواند با بهره گیرى از تجربیات و هنر و خلق و خوى دوستان شایسته و مهارت ها و امکانات آنان, استعدادهاى خود را شکوفا کرده و مجموع نیروها و توان خود را براى آینده اى روشن به کار گیرد. پیامبر گرامى اسلام  r   فرموده اند: (المرء على دین خلیله فلینظر احدکم من یخالل; هرکس اثرپذیر از دین و روش دوست خود است, پس هر یک از شما باید ببیند با چه کسى دوست مى شود.)

تقلب نکردن:

قرآن کریم راه اساسى براى دست یابى به موفقیت در امور مختلف زندگى را, کار و کوشش معرفى کرده و مى فرماید: (لیس للانسان الا ماسعى; براى انسان پاداشى جز آن چه خود کرده است, نیست.) رسیدن به مدارج علمى و تخصص و کمالات معنوى که از هدف ها و آرمان هاى مهم نوجوان به شمار مى رود, جز از طریق فعالیت مستمر و تلاش خستگى ناپذیر حاصل نمى شود.

هرچه انسان زحمت بکشد و رنج و مشقت تحمل کند, به همان میزان در ترازوى عمل او اندوخته مى شود و مى تواند از نتایج آن بهره مند گردد.

آنان که راهى جز این جست وجو مى کنند و مى خواهند از راه تقلب و حیله و نیرنگ به جایى برسند, سخت در اشتباهند و هنگام بازده اعمال و زمانى که باید از تخصص و مهارت و اندوخته هاى علمى خود در راه خدمت رساندن به مردم و امرار معاش استفاده کنند, به اشتباه خود پى خواهند برد و بر کار نادرست خود افسوس خواهند خورد .

رقابت و نه حسادت:

از دیدگاه اسلام کسانى که در این رقابت ها در فکر آسیب رساندن به دیگران هستند, بدون این که در اندیشه پیشرفت خود باشند, گرفتار صفت زشت حسادت مى باشند.

استاد شهید مرتضى مطهرى(ره) مى فرماید: (آدم حسود وقتى خیر و نعمتى را در دیگرى مى بیند, همه آرزویش این است که از او سلب نعمت شود. فرد حسود درباره خودش فکر نمى کند, اما انسان سالم غبطه دارد نه حسد, او همیشه درباره خودش فکر مى کند که جلو بیفتد.

اگر یک انسان همیشه در فکر این باشد که خودش جلو بیفتد, سالم است. این دلیل بر عیب نیست, اما اگر کسى همیشه در این اندیشه است که دیگرى عقب بفتد بیمار است.)

در روایتى امیر مؤمنان على  7مى فرماید: (الحسود دائم السقم وان کان صحیح الجسم; حسود پیوسته در رنج و ناراحتى است, گرچه جسم او سالم باشد.)

پرهیز از تقلید کورکورانه:

نوجوان در مرحله گذر از دوران کودکى با مسائل مختلفى روبرو است, که یکى از آن ها تأثیرپذیرى از محیط و اطرافیان است. آنان چون آگاهى و تجربه کافى ندارند, در راه کسب شخصیت اجتماعى و رسیدن به مرحله بلوغ و رشد, بیشتر از هر چیز در معرض تقلید از دوستان قرار دارند و چه بسا مى کوشند رفتار خود را با رفتار آنان هم آهنگ سازند, مانند آنان آرایش کنند, لباس بپوشند, راه بروند, حرف بزنند و غیر آن.

این نوع رفتار چون بیشتر اوقات با انتخاب و آگاهى صورت نمى گیرد, زیان بار و مشکل آفرین است. تقلید کورکورانه و دنباله روى هاى نابه جا با روح خلاقیت و آزادمنشى سازگار نیست و با لطمه زدن به استقلال و شخصیت انسان, او را همواره در حد یک انسان بى اراده و زبون و دنباله رو نگه مى دارد.

باید توجه داشت که شرایط زندگى و سلیقه و خصوصیات روحى افراد با یک دیگر متفاوت است و هر فردى در موقعیتى ویژه قرار دارد; یکى زرد مى بیند, یکى سفید, یکى آرام است و یکى پر تحرک, یکى با توجه به درآمد خانواده مى تواند هر از چند گاه لباس خود را تغییر دهد و یکى باید با توجه به وضعیت اقتصادى, در امر معاش و لباس و مخارج زندگى صرفه جویى کند, یکى در خانواده اى کشاورز و با شرایطى خاص زندگى مى کند و یکى در خانواده اى دیگر.

کنترل زبان:

زبان, عضوى فعال از بدن ما است که هم مى توان در راه خیر از آن مدد گرفت و هم در راه شر. کارهاى خوب زبان عبارت اند از: تلاوت قرآن, ستایش و شکر خدا, راست گویى, سلام گفتن, بازداشتن افراد از بدى ها, راهنمایى دیگران و غیر آن.

کارهاى بد زبان فراوانند که برخى از آن ها در کلاس درس و محیط دوستى ها بیشتر بروز مى کنند; مانند:

1. دروغ گفتن;

2. تهمت زدن;

3. سخن چینى و اسرار دیگران را فاش کردن و در اصطلاح دو به هم زنى و بین دوستان جدایى انداختن;

4. بد زبانى و فحاشى و ناسزاگویى;

5. شکایت ها و فضولى هاى بى مورد به قصد آزار و اذیت رساندن به دیگران;

6. مسخره کردن و آبروى دیگران را ریختن;

7. دل شکستن و تحقیر دیگران با الفاظ نامناسب و غیر اخلاقى.

محیط مدرسه

براى آن که محیط مدرسه با مقام علم و دانش و منزلت معلم و دانش آموز متناسب گردد و جایگاه نزول فرشتگان براى احترام گذاردن به جویندگان علم قرار گیرد, آدابى را باید رعایت کرد که ما با توجه به طولانى شدن بحث, بعضى از آن ها را به طور فشرده ارائه مى دهیم:

1. احترام به مقررات مدرسه از قبیل: ورود و خروج در ساعت مشخص, شرکت در مراسم صبحگاهى, جلسات دعا و نیایش و غیر آن;

2. همکارى با دیگران در فعالیت هاى گروهى از قبیل: جشن ها, برنامه هاى صبحگاهى و مراسم مختلف دیگر;

3. مشارکت فعال در زیباسازى محیط مدرسه و نوشتن جملات و اشعار زیبا با خطى خوش و طرحى زیبا بر در و دیوار, متناسب با نیاز و روحیه و فهم دانش آموزان;

4. نگه دارى از وسایل و امکانات مدرسه و صدمه نزدن به آن ها و خوددارى از حک کردن و کندن اسم بر میز و نیمکت و در و دیوار;

5. پرهیز از تجسس در امور دیگران و نگاه نکردن از لاى درز درها به درون کلاس ها;

6. مزاحم معلمان نشدن در زنگ تفریح و فرصت دادن به آنان براى تجدید قوا و استراحت;

7. پرهیز از شوخى هاى بى جا و ایجاد سر و صدا و مزاحمت براى دیگران;

8. رعایت نظافت و امور بهداشتى و پاکیزه نگاه داشتن دست شویى ها و شستن دست ها با آب و صابون بعد از رفتن به دست شویى;

9. مراقبت از افراد ضعیف و کسانى که در کلاس هاى پایین تر از ما قرار دارند و یارى رساندن به آنان;

 

نادعلى صالحى ، معارف ، ش 52

 

 




مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.